برای مشاهده مقالات هر پرونده روی عنوان آن کلیک نمایید
|
|
نتيجه جستجو براي يافتن کليد واژه : ایران و انگلیس |
|
نفت را ملی کردیم اما نمیتوانیم بفروشیم
|
نفت را ملی کردهایم و مال ماست ولیکن نه توانایی اداره کردن آن را داریم نه متخصص فنی و نه وسایل حمل، فرضا که متخصص و وسایل حمل را فراهم کردیم تازه در فروش نفت عاجز خواهیم بود...اطلاعاتی که در این دو ماه اخیر توانستهام کسب نمایم همه دال بر این است که نقشه کمپانی نفت این است که ایران را درس عبرتی برای سایر کشورهای خاورمیانه قرار دهد تا هر کس به فکر ملی کردن نفت خود نیفتد...فروش نفت مستلزم تشکیلات مخصوصی در کشورهای مصرفکننده است و با این سهل و سادگی که تصور کردهاند نیست. دوشنبه 26 اسفند 1392 |
|
|
|
روایت انگلیسی از ۶ روز گروگانگیری دیپلماتهای ایرانی در لندن-۱
|
شش نفری که سفارت ایران در لندن را اشغال کردند یک ماه پیش از روز حمله، از عراق وارد بریتانیا شده بودند... رهبر گروگانگیران خواستههای خود را مطرح کرد: «آزادی ۹۱ عربی که در زندانهای ایران محبوس هستند و تأمین گذرگاهی امن برای آنها تا بتوانند به هر مقصدی که بخواهند از ایران خارج شوند. اگر این خواستهها تا ظهر روز پنجشنبه، ۱ می برآورده نشوند، سفارت و تمام کسانی که داخل آن هستند به هوا فرستاده خواهند شد.»... تاچر گفت تروریستها اجازهٔ خروج از کشور را ندارند. يکشنبه 27 آذر 1390 |
|
|
|
روایت انگلیسی از ۶ روز گروگانگیری دیپلماتهای ایرانی در لندن-۲
|
بیبیسی خواستههای گروگانگیران را خلاصه و به غلط گزارش کرده بود... روز چهارم دو گروگان برای آزادی انتخاب شدند: علیقلی غضنفر، معلمی پاکستانی که بعدها معلوم شد به خاطر صدای خروپفاش که نمیگذاشت کسی بخوابد آزاد شده. دومین گروگان گنجی، زنی حامله بود...آزادی هر گروگان اطلاعات جدیدی از وضعیت گروگانها و تعداد و نوع اسلحه تروریستها به پلیس میداد...جنازهٔ لواسانی از درب جلویی سفارت بیرون انداخته شد... وابسته رسانهایِ سفارت، علیاکبر صمدزاده، را از ناحیهٔ سینه هدف قرار گرفت و جان سپرد. يکشنبه 27 آذر 1390 |
|
|
|
دعوت ملکه، شاه را تغییر داد
|
گذاشتیم شاه شارجه را بگیرد، همزمان که داشتیم امارات متحده عربی را تأسیس میکردیم...برای ایران لازم بود در مورد آنجا با آن شاهراه حیاتیاش، احساس آسودگی کند و خیالش راحت باشد تا بعد بتواند از امارات تازه متحد عربی دست بردارد...ملکه سر مسابقات اسبدوانی اَسکُت از شاه و شهبانو در قصر وینزور پذیرایی کرد....به ملکه گفتم مردهای ایرانی سوار مادیان نمیشوند، حتی سوار نرهای اخته هم نمیشوند...دعوت ملکه از شاه فداکاری بزرگی بود. ملکه تعطیلات کوتاه مدتش را فدا کرد. سه شنبه 21 شهريور 1391 |
|
|
|
|